داسی‌ دایناسی سبزِ کوچولو با مورچه دوست شده و به او کلوچه می‌دهد.

داسی‌دایناسی در این داستان یاد می‌گیرد که یک جشن تولد حسابی چقدر دنگ ‌و فنگ دارد.

روزی که داسی‌ دایناسی می افتد توی تنبک، همه چیز عوض می‌شود!

داسی‌ دایناسی در این داستان یاد می‌گیرد که با دوستانش خوش بگذراند و از آمدن مهمان لذت ببرد.

تو هم قبل از خواب یادت می‌افتد که کلی بازیِ نکرده داری؟

داسی‌دایناسی در این داستان یاد می‌گیرد تنهایی حمام‌کردن کار خیلی سختی است و باید بزرگ‌تر شود تا بتواند تنهایی برود حمام.