روزی روزگاری…..در سرزمینی دوردست، دو پادشاهی وجود داشت: قلمروی بیرون، جایی که هیولاهای ترسناکی پرسه میزدند و میتوانستند با یک لمس هرکسی را نفرین کنند و قلمروی داخل، جایی که انسانها در امنیت و صلح زندگی میکردند. دختر و هیولا نباید هرگز همدیگر را میدیدند، اما وقتی این اتفاق رخ داد، این ملاقات سر آغاز یک افسانه آرام شد.