در دنیایی که ارواح نفرین شده از انسانهای از همهجا بیخبر تغذیه میکنند، اجزائی از بدن شیطان افسانهای و ترسناک، ریومن سوکونا گم شده و در محیط اطراف پخش شدهاند. اگر هر کدام از شیاطین موفق به خوردن تکههایی از بدن سوکونا شوند، به قدرتی دست خواهند یافت که با آن میتوانند دنیای ما را نابود کنند...
در این کتاب هیگ به واسطه شخصیت اصلی، نورا که دست به خودکشی می زند مسائل عمیق و مؤثر را هدف می گیرد و با گیرافتادن در حائلی میان مرگ و زندگی به درک جدیدی از مسائل می رسد.