درست همان جایی ایستادم که پدرم خیلی دوست ندارد بایستم.حرف و حکم پدر خیلی برایم مهم است. اول صبحی راسته کوچه عیدگاه مثل همیشه پر رفت و آمد است.جلوی قهوه خانه ها اما بیشتر از جاهای دیگر عیدگاه شلوغ است.خوب می دانم پدرم برای چه می گوید هر وقت از مسیر عیدگاه رد می شوم جلوی قهوه خانه ها به ویژه قهوه خانه دربان ها نباید بایستم.