در کتاب «فواید اختاپوس بودن» با زویی آشنا میشویم. زویی مشکلات بسیاری در خانه دارد. او مجبور است از خواهر و برادر بسیار کوچکش مراقبت کند، چرا که مادرش در رستورانی مشغول به کار است و نمیتواند از بچهها نگهداری کند. در مدرسه نیز بهترین دوستش، درگیریهای بسیاری دارد و از آنجایی که آنها از دنیای هممدرسهایهایشان فاصله دارند، مجبورند خودشان را پنهان کنند. اما زویی نمیتواند تا ابد پنهان شود. وقتی که یکی از معلمهایش او را مجبور میکند به باشگاه مناظره برود، با چالش جدیدی مواجه میشود: حرف زدن! زویی داستان ما معتقد است که اگر اختاپوس بود همهچیز برایش آسانتر میشد: هشت دست داشت تا هشت کار را همزمان انجام دهد؛ هرگاه که میخواست میتوانست استتار کند و با قدرت بسیار زیادی، میتوانست از خانوادهاش محافظت کند. بله، اختاپوس بودن فواید بسیاری دارد!