با این همه باید در جست وجوی دلایل نارسایی های ترجمه یا در واقع تفاوت چارچوب های تئوریک بود و این که مسئله از کجا آب می خورد.

نقطه‌ی ‌عزیمت هستی‌شناسی معطوف به شیء خود شیء است، نوشتاری که شیء را از نو تعریف می‌کند.

(فلسفه عکاسی، خودسرگذشت نامه نویسی، مارک توین، آوگوست استریندبرگ، والتر بنیامین، کریستا ولف)

آیا «اخلاق» در منظومۀ فکری دکارت جایی دارد؟ برخی می‌گویند «خیر»؛ نشانه‌اش هم این که دکارت هیچ وقت کتابی در باب اخلاق ننوشت. پس طبیعی است که سخن گفتن از نسبت اخلاق با دیگر بخش‌های فکر دکارت -مثلاً نسبت اخلاق با روش- هم بیهوده است....

امیل بریه زادۀ ۱۸۷۶ و درگذشتۀ ۱۹۵۲، فیلسوف فرانسوی و یکی از تاریخ‌دانان برجسته فلسفه غرب است.