کریستین بوبن با استفاده از زیباییهای ادبی و بینشی متفکرانه، خواننده را به مسائلی فراتر از امور روزمره دعوت میکند. او مخاطب را ترغیب میکند که با زندگی که در درون و اطرافاش در جریان است، دوباره ارتباط برقرار کند.
نویسنده در این کتاب تفکرات خود را درباره هستی و وجود از دریچه شعر و شاعری ارائه کرده است. ساختار این کتاب همانند روایتهای سنتی نیست. بلکه از متنهای کوتاه و روشنگرانه تشکیل شده است که در کنار هم و به طور منسجم به جنبههای مختلف زندگی پرداختهاند.
زمانی که زندگی می کنم، دلم برای زندگی تنگ می شود. می بینم از مقابل پنجره ام می گذرد، سرش را به سمتم می گرداند اما صدایش را نمی شنوم، خیلی سریع رد می شود. می نویسم تا صدایش را بشنوم.