هر جا پنجه بغض و شرارت گلوی زندگی را رود و آرزوش را و با شسته عشقی تازه جوانه زده را بدرد و طلوع زیستنش را به غروب نیستی کنند. تبع مدال آن لحظه که باید با سرک میانش را جهان می برد.
که گویی هرگزرگ حیاتی نداشته همینه تمامی این دنیاست!!
این بار دست انتقام گریبان گیرگرگی شده که سیری در پوست میش جریان داده و حالا او را به زیر تیغ کشانده است. سرگرد سقس درجن این پرونده باریک با گرهای گوری مواجه است. اما غافلگیرانه من گام حضور او در در این تاریکی دیدار یا جان روی جامانده در گذشته اش است. که حضور دوباره اش را به رخ منتظرش می کشد و...