دونالد کاروت با طرح ایدۀ وجود دو نوع گناه متمایز و با مددجویی از آرای ملانی کلاین گناه تهدیدگر را از گناه جبرانی و همینطور فرامن را از وجدان متمایز در نظر گرفته است و تلاش نموده تا نشان دهد چطور یکی گرفتن این دو نوع گناه باعث شده است نتوان در روانکاوی از ظرفیت موثر این احساس برای تغییر خود و تغییر اجتماعی استفاده کرد.
تاریخچهی تشخیص سوگیریها با مفهوم کلاسیک امروزی، به ابتدای قرن بیستم بازمیگردد و در یک قرن اخیر افراد زیادی در سراسر دنیا به بررسی، تشخیص و معرفی سوگیریهای جدید مشغول بودهاند...