رفیق پانجونی رمانی طنز نوشته یرواند اتیان است که به طرز ماهرانهای در حوزه پرآشوب ایدئولوژیهای سیاسی، هویت و سردرگمی که اغلب با پیگیری آرمانهای انقلابی همراه است، حرکت میکند. این رمان که با شوخطبعی و حسی عمیق از کنایه نوشته شده است، درک بیش از حد سادهشده جنبشهای سیاسی و افرادی که کورکورانه از آنها پیروی میکنند را نقد میکند. اتیان از طریق یک روایت طنزآمیز و پوچ، ناهماهنگی بین دیدگاه ایدهآل سوسیالیسم و پیچیدگیهای کاربرد در دنیای واقعی را روشن میکند.
قهرمان داستان، مرد جوانی به نام ماریوس، سفر خود را به عنوان عضوی پرشور از یک گروه سوسیالیست آغاز میکند و مشتاق ایجاد تغییر در جامعهای است که معتقد است مملو از بیعدالتی است. او هر شعار انقلابی را میپذیرد، در تظاهرات راهپیمایی میکند، و شعارهای جنبش را با ایمانی کورکورانه که مرز پوچی است، دنبال میکند. وفاداری تزلزلناپذیر او به آرمان، علیرغم عدم درک کاملش از پیچیدگیهای چشمانداز سیاسی، منجر به مجموعهای از برخوردهای خندهدار و اغلب فاجعهآمیز میشود. ماجراهای ماریوس او را در یک سری ماجراهای ناگوار قرار میدهد که در آن سادهلوحی و عدم خودآگاهی او را به منبع ناخواسته مسخره و ترسناک تبدیل میکند. از سخنرانیهای عمومی ناخوشایند گرفته تا تلاشهای نادرست برای فعالیت، ماریوس تلاش میکند تا آرمانهای بلند خود را با واقعیتهای محیط پر هرج و مرج خود آشتی دهد. در جامعهای که حتی خوشنیتترین تلاشها نیز محکوم به شکست به نظر میرسد، او شروع به زیر سوال بردن باورهای خود و ماهیت واقعی جنبش سیاسیای میکند که با شور و حرارت از آن حمایت کرده است. با آغاز سفر ماریوس، خواننده با مجموعهای از شخصیتهای رنگارنگ آشنا میشود که هر کدام نمایانگر جنبههای مختلف طیف سیاسی و ساختار اجتماعی هستند