نویسنده در این اثر با روش تاریخی-تحلیلی به بررسی رابطه میان دین و حکومت در ایران اسلامی میپردازد. او نشان میدهد که دین و دولت رسمی در حل مشکلات اجتماعی مانند فقر، نابرابری و ظلم ناکام بودهاند و مخالفتهای مردمی در پوشش خوانشهای مخالفانهی دینی ظهور کردهاند. کتاب همچنین به نقش تشیع در جنبشهای اجتماعی-سیاسی از جنبش تنباکو تا انقلاب اسلامی میپردازد، و ارتباط میان دین، دولت و وفاق اجتماعی را به عنوان کلید توسعه در ایران تحلیل میکند.