کتاب دیابت (امپراطور شهر افسوس ها)

یک دوست عزیز به نام خانم انسولین، جناب آقای گلوکز (قند) تنها و مجرد را بر می‌دارد و جهت امری خیر به خانه دوشیزه سلول می‌برد. دوشیزه سلول آقای گلوکز را مورد مناسبی می‌بیند و جواب مثبت می‌دهد. حاصل این پیوند فرخنده فرزندی زیبا به نام انرژی است و این چنین انرژی یا کالری مورد نیاز بدن تأمین می‌شود. ولی مبتلایان به مرض دیابت قادر به تأمین انرژی مورد نیاز بدن خود از طریق فرایند مذکور نیستند. بنابراین مجبور هستند تا شیوه و سبک زندگی را تغییر دهند. تنها یک تغییر در هفته ۵۲ تغییر در سال خواهد شد.