سلااام، من قرار است به شکار اژدها بروم. باورتان نمیشود که شوالیههای دیگر به من گفتند:
«فکر نمیکنیم بتوانی اژدها پیدا کنی. اصلاً چیزی به نام اژدها وجود ندارد.»
من هم گفتم: «بی خیال دوستان. اتفاقاً من فکر میکنم که اژدها وجود دارد.
قرار است یکیشان را پیدا کنم و با او بجنگم.»
میدانم که آن ها فکر میکنند من خیلی پخمه و دست و پا چلفتی ام، اما اشتباه میکنند.
من برای شکار اژدها نقشه دارم؛ یک نقشهی درست و حسابی.
ایناهاش! نقشه گفته…