سیلکی استعداد خوبی توی قصهبافی داره و حسابی خوش زبونه. اون با استفاده از کلمات میتونه مشکلات رو از سرش واکنه یا صاف بره توی دل مشکلات. حالا سیلکی توی دردسر بزرگی افتاده. اون برای نجات خونوادهی گمشدهش یه شانس داره. پریها خونوادهش رو دزدیدن. سیلکی فقط به فرصت داره تا بالاخره بتونه واسه خودش یه خونه دست و پا کنه. اما آیا ممکنه نتونه با زبونش مار رو از سوراخ بیرون بکشه و توی مهمترین لحظه تیرش به سنگ بخوره؟
"یاران حلقه" از نیروی شوم حلقه یگانه میگوید و داستان شگفتانگیز ماجرایی را آغاز میکند که در "دو برج" ادامه می یابد و در "بازگشت شاه" به اوج خود میرسد...
کتاب "جزیره هزار داستان" را نمیتوانی مثل بقیهی کتابها از اول شروع کنی و بخوانی تا به صفحهی آخر برسی. در این کتاب ماجراهای مختلفی پیش میآید که میتوانی به انتخاب خودت به آن ادامه بدهی.