واسیا که تقدیرش نامعلوم است، از حقایقی غافلگیرکننده دربارهی خود پرده برمیدارد و در همان حین با تمام وجود میکوشد تا روسیه و موروزکو و دنیایی جادویی را نجات بدهد که برایش گرانبها است....
پدر کیوریس مک کارتی شغل موقتی برای یک هفته پیدا کرده است، بنابراین پنج فرزند بزرگتر خانواده باید شبها شام بپزند و کارهای خانه را هم هر روز انجام دهند...