در ۲۱ ژوئن بلندترین روز سال، زندگی کامیلا مادری تازه قرار است برای همیشه تغییر کند. پس از ماهها مرخصی زایمان قرار است برای اولین بار نوزاد دخترش را به مهد کودک بسپارد و به شغلش به عنوان نماینده ادبی بازگردد....
نوولای «دستانی چنین کوچک» دربارهی دختربچهای است که پدر و مادرش را در تصادف رانندگی از دست میدهد و ناگهان از زندگی معمولی کنار خانواده جدا شده وارد پرورشگاهی میشود که در آن کودکانی همسنوسال او سالها با هم زندگی میکردهاند...