از جوری که حرف می زد، می شد متوجه شد که مدت زمان زیادی به مدرسه می رفته است...

من مردی مریضم... مردی بدجنسم. مردی نچسب.

رمانی عاشقانه و اثری ماندگار و درخشان در ادبیات ترکیه...

بولگاکف در این رمان، قدرت داستان‌سرایی و خیال‌پردازی شگفت‌انگیز خود را با وقایع زمانه و سرنوشت روشنفکران همعصرش در هم تنیده و یکی از مهمترین رمان‌های قرن بیستم را آفریده است.

در شهر قدیمی‌ ‌لندن، روزی خاص از فصل پاییز، در ربع دوم قرن شانزدهم، خانوادۀ فقیر کانتی صاحب پسربچه‌ای شد که تولدش آنها را چندان خوشحال نکرد.

زمانی که معشوق سابق زنی کالیفرنیایی به نام اودیپا ماس، یعنی مردی ثروتمند به نام پیرس اینوراریتی از دنیا می رود و مسئولیت اداره ی دارایی هایش را به او می بخشد،