"آخرین موومان" اثری تأملبرانگیز و عمیقا تأثیرگذار از نویسندهی اتریشی رابرت زتالر است که به دلیل نثر مینیمالیستی و در عین حال شاعرانهاش شناخته میشود. در این رمان، زتالر به آخرین سفر خیالی گوستاو مالر، آهنگساز و رهبر ارکستر نامدار، میپردازد و روایت را به مراقبهای درونی دربارهی حافظه، فقدان و ناپایداری زندگی بدل میکند. با همان آرامش عمیقی که امضای آثار اوست، زتالر تصویری صمیمی از ذهن مردی ترسیم میکند که در آستانهی مرگ، به گذشتهاش بازمیگردد و پیروزیها و حسرتهایش را مرور میکند.
کتاب "سالهای شاگردی ویلهلم مایستر" نوشتهی یوهان ولفگانگ فون گوته، یکی از نمونههای کلاسیک در دستهی رمانهای تربیتی است. این اثر به عنوان یک شاهکار شناخته میشود و به عنوان یکی از نخستین نمونههای این سبک رماننویسی محسوب میشود.
«موسم بهار در آینه ای شکسته» نوشته ماریو بندتی، نویسنده اروگوئهای، رمانی تأثیرگذار درباره تبعید، عشق و مقاومت در برابر ستم سیاسی است. این اثر که در دوران تبعید خود نویسنده نوشته و در سال 1982 منتشر شد، پیامدهای عاطفی و روانی دیکتاتوریها را به تصویر میکشد.
«مردی با نقاب آهنین» نوشته الکساندر دوما (۱۸۷۰-۱۸۰۲) رماننویس و نمایشنامهنویس فرانسوی را الیور هو برای گروه سنی «ج» و «د» بازنویسی کردهاست. دوما به خاطر رمانهای ماجراجویانه فراوانش یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسه بهشمارمیرود.