"خیابان آناناس" روایتی تأثیرگذار از تقابل و تداخل ارزشها و منافع انسانی است که عمدتاً از دیدگاه میلنیالهای مرفه بیان میشود.
کریستین، کورد، ساشا و دارلی، وارثان خوشبخت خاندان استاکتون هستند، سه جوان از نسل زد که هر کدام به مسیر خود میروند و در مواجهه با امواج متلاطم زندگی و همزمان با آگاه شدن از مصائب و مشکلات انسانهای متوسط، با یکی از بزرگترین چالشهای زندگی مدرن مواجه میشوند:« آیا ثروت موروثی و خانوادگیشان باعث کمرنگ شدن انسانیت در آنها شده است؟»