حسنی با پدربزرگ و مادربزرگش توی یک خانه ی قدیمی زندگی می کند. او یک پسر بچه ی ساده لوح و خوش قلب است که هر بار با یک اتفاق دست و پنجه نرم می کند و از دل هر ماجرایی، به یک قصه می رسد و کاری هم ندارد که دیگران قصه هایش را باور می کنند یا نه.