نشانمان میدهد چگونه میتوان کودکی پرورش داد که در جهانی پرشتاب و بی وقفه در حال تغییر با اشتیاق بیاموزد با شرایط جدید سازگار شود موانع را از سر راه بردارد و حتی شکست را به فرصتی برای رشد بدل کند.
در رمان "دروغی دربارۀ تو"، با پدری مواجهیم که در دل یک بحران اخلاقی، پدر میشود، روایتی تکه تکه، کوتاه و گزنده که در آن زبان به طرز آگاهانهای از سادگی فراتر میرود تا بحران هویت، شرم و امکان صداقت را در تجربۀ پدرانه عریان کند.
مسیر عادی بالغ شدن چه فرازونشیبی دارد و باید به چه مسائی توجه کنیم؟ چگونه با دشواریهای خاص دوره بلوغ مواجه شویم چیزهایی مثل کشمکشها و شکافهای درون خانواده، اضطراب و آشفتگی، رفتارهای خطرناک دوستی و روابط عاشقانه شبکه های اجتماعی و نظایر آن؟