من خویشاندیش خودکار خود بسنده، زدوده شده از کهن باورها و اسطورهها و خرافههای باستان، رها و یتیم شده فکری و فارغ از مفاهیم وراثتی، ویرانگر امر مطلق در ایدهها، نقاد دائمی خود و دور شده از خود فریفتگی فکری و به استقلال فکری رسیده، محکوم به آزادی انتخاب و به دوش کشیدهی مسئولیت، گفت و گوگر اصیل با ذهن نقاد، پرسشگر شکاک و گشوده و آزاداندیش در مواجهه با پرسشهای بنیادین، به دنبال برساخت من مستقل و منفرد از دگری و در پی محقق کردن تجربهی زندگی اصیل منحصربه فرد به خود، جست و جوگر و سیال در نحوههای بودن؛ که به اختصار نام هویت اصیل را بر روی آن گذاشتهایم.