برق شهر مدام قطع میشود. زورگیرها به یک اتوبوس حمله کرده اند و سروکله جدیدترین و مرموزترین دشمن ایلیا هم پیدا شده
خیلی عجیب است که مردم متوجه نشوند که قهرمان شهرشان در حال مبارزه هست.
یعنی هیچ کس آن دود سرخ را ندیده؟ هیچکس صدای خنده های وحشتناک را نشنیده؟ یعنی همه چیز توهم است؟