داستان پرشور و طوفانی عشق جنون آمیز و به نوعی شیطانی میان کاترین ارنشاو و هیثکلیف است. هیثکلیف، کودکی سرراهی بود که پدر کاترین، او را به فرزندی پذیرفت...
پسری مشتاق زندگی ماجراجویانه به سبک هکلبریفین، ملوانی تندمزاج، کشیشی رو به موت، کمونیستی سرخورده از حزب شکستخوردهاش و دختری یهودی در حال فرار، در روستایی ساحلی به هم میرسند و...