تسلی ناپذیر گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشنتر کردن رازی که به نظر دهشتناک میآید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.
لی مک اینتایر پژوهشگر مرکز فلسفه و تاریخ علم در بوستون در این کتاب با تکیه بر تجربیات خود و تحقیقات آکادمیکش مضامین رایج در انکار علم از انکار سرطان زا بودن سیگار توسط شرکت های دخانیات در دهه ی 1950 و... را تشریح می کند.
هانس کریستین آندرسن در بستر مرگ است. مورفین مغز او را میان رویا و توهم به نوسان درآورده و یک عمر نادیده گرفتهشدن از سوی هموطنانش، آن هم زمانی که خود بهخوبی بر اهمیت آنچه میکرده آگاه بوده، چون خوره بر جانش افتاده و او را مطرود و منزوی ساخته است. آندرسنی که در سفرهای متعدد و فراوانش با بیپروایی و تیزبینی زیباییهای شهرهای مختلف جهان را در کنار پلیدیهایشان دیده و تا مغز استخوان رنجها و لذتهای زندگی در آن شهرها را چشیده اینک بر درگاه مرگ از آستانهی زمان و واقعیت گذشته است و قصههایی که ساخته با قصهی زندگی خودش در هم پیچیده و یکی شدهاند. استیگ دالاگر اینهمه را دستمایهی رمان پیشِ رویمان ساخته و خوانندگان را به سفری در ذهن، بدن، روح و آثار یکی از بزرگترین چهرههای ادبیات جهان میبرد.