روزی که داسی‌ دایناسی می افتد توی تنبک، همه چیز عوض می‌شود!

داستان پسر نوجوانی است به نام امید، که پس از مرگ آخرین تکیه‌گاهش در خانواده، ناچار می‌شود به شهری دیگر برود تا با خانواده‌ی جدید پدر خود، زندگی تازه‌ای را آغاز کند.

بدون هدف، زندگی یعنی پوچی و نیستی

همه‌ ما آرزوهایی داریم.

حالا فکر کن خیلی راحت و بی‌دردسر به‌عنوان بزرگ‌ترین قدرت دنیا انتخاب بشوی! با قدرتت چه‌کار می‌کنی؟

کار درست این است که اگر بچه‌گربه‌ی تنهایی را دیدیم، برش نداریم