کیخسرو: ای پهلوانان نامدار و ای خنجرکشان روز جنگ، سراسر مرز ایران را بر پشت اسب پیمودم و هیچ باشندهای را ندیدم که دلشاد باشد و ثروتمند و خانهای آباد به چشمم نیامد...
جایی در بلوک شمال بیلبوردی به چشم میخورد که هر کس روی آن طرحی متفاوت میبیند. اهالی نور و روشنایی کودکانی را میبینند مشغول بازی که با مکعبهای چوبی برجهای لرزان میسازند. تصویری صلحآمیز، تبلیغی از سازمان طراحی با نوشتهی «همه به طراح نیاز دارند.» بالایش. گوشهی بیلبورد میشود آدرس سازمان طراحی را دید: منطقهی دیوادستاودین، شبهجزیرهای در شرقیترین مرزهای بلوک شمال. به همین سادگی.
رضا شکراللهی، نویسنده ویراستار متخصص ادبیات داستانی، فعال ادبی و سردبیر وبسایت خوابگرد است. این کتاب گزیدهای است از یادداشتهای او که جنبه آموزش عمومی دارند و در آنها کوشیده است بدون وارد شدن به مباحث تخصصی برخی ظرائف زبان فارسی را به زبانی ساده و شیرین و گاهی با کمی چاشنی طنز بیان کند.
مجموعه داستان «آنجا که پنچرگیریها تمام میشود» شامل 9 داستان کوتاه است، داستانهایی که اغلب وقایعنگار فاجعهاند، در فضایی رنگین و پرجوش و خروش و گهگاه طنز.
این کتاب بر تلاش آگاهانه برای گیر نیفتادن در دام سوگیریهای شناختی تأکید میکند. البته باید بدانیم به دلیل ماهیت تکاملی سوگیریهای شناختی، گرفتار شدن در دام اغلب آنها، اجتناب ناپذیر است. پس اگر شما هم مشتاق هستید تا با سوگیریهای شناختی خود آشنا شوید، این کتاب انتخاب خوبی برای شما خواهد بود.