داستان زنی از میان تاریکی، با عنوان فرعی داستان عشقی خطرناک، اولین بار در سال ۱۹۳۳ به صورت پاورقی در مجله لیبرتی چاپ شد.

پس از آن که ملکه مصر و مارک آنتونی در پی شکست از آگوستوس امپراتور روم دست به خودکشی زدند، آگوستوس، سلن، تنها دختر کلئوپاترا و برادرش را به روم آورد و در خانه خواهر خویش و همسر سابق پدرش به اسارت نگاه داشت...

یک جادوگر به کمک جکسون نیاز دارد تا سه بچه‌اژدها را از نیویورک به دنیایی جادویی منتقل کند تا آن سه بچه‌اژدها زنده بمانند.

انسان بودن در دنیایی بدون حضور جسمانی

(راه های زیادی برای مردن وجود داره،اما گاهی وقتها طبیعی ترین راه مردن،از همه خاص تره)

ولی چطور در دنیایی که پرنسسی از ناکجا سبز می‌شود، می‌توان خیالات را پشت سر گذاشت و سر عقل آمد؟ یا در دنیایی که آدم را با مرده‌ای اشتباه می‌گیرند! عجیب نیست که مریگلد نمی‌تواند به این راحتی این روزهای جادویی را پشت سر بگذارد.