پس از باران تابستانی ریشه هزاران درخت در آب زردرنگ جاری است.

میرا به خواطر جنگ از كشورش مهاجرت كرده. وارد سرزمینی دیگر شده است كه در آنجا رفتار شایسته‌ای با او ندارند. تقدیر باری دیگر فرصت فرار در اختیار او قرار داده است تا زندگی‌اش را از این رو به آن رو كند و …

داستان دختر بدسرپرستی به نام لایلاست

مرگ ­و ­میر گونه­ های نادر جانوری و گیاهی، افزایش میزان دی­ اکسید­کربن، بی­ خانمانی انسان­ ها و... موضوعاتی هستند که تقریباً هرروز به چشممان می‌خورند.

شاید اگر می توانستم در عالم رویا باشم، اگر می توانستم خواب ببینم، می شد چند ساعتی در دنیایی که من و او می توانستیم با هم باشیم، زندگی کنم. او خواب مرا می دید. من هم می خواستم خواب او را ببینم.

فکر کنم یه کم بیشتر توی پاریس بمونم. آمادگی برگشتن رو ندارم....