آنژل شامبر چطور میتواند با یک صفر کلهگنده از مدرسه به خانه برگردد؟! آن هم جلوی آن برادرهای ترسناکش که قرار است حسابی از خنده رودهبر شوند.
او هنوز از ماجرای صفر کلهگنده خلاص نشده که مجبور میشود برادرهایش را در سفری به یک کلبهی ییلاقی تحمل کند. بیچاره آنژل!
آیا همهچیز به خیر میگذرد؟ آیا آنژل میتواند مثل همیشه راهی برای فرار پیدا کند؟