ارسطو، اولین کسی است که دربارهی شعر و هنر رسالهای جداگانه نوشت و در آن اعتراضات افلاطون را، بیآنکه نام او را بیاورد یک به یک پاسخ داد. بعضی از محققان معتقدند که مقصود ارسطو از نگارش این رساله تنها رد عقاید افلاطون دربارهی شعر و هنر است، لکن باید دانست که فیلسوف باریکبینی چون ارسطو، که همهی کوشش خود را در تحلیل فعالیتهای ذهن آدمی و در تنظیم و تبویب علوم و معارف عصر خویش به کار بسته بود، شک نیست که شعر و هنر را نیز، که از عالیترین جلوههای ذوق و روح انسانی است و تا زمان وی به پایهای بس بزرگ رسیده بود، نادیده نمیتوانست گرفت.
داستانهای کوتاه گردآوری شده در این کتاب، سعی دارند به خواننده تفهیم نمایند که چشمکهای خداوند اکثراً درست سر وقت به ما میرسد و بسیاری از اتفاقات عجیب و غیرقابل پیشبینی در واقع تجلی ذات خداوند هستند.
در این اثر سه جلدی به یکی از مهمترین انواع پژوهش در مطالعات ارتباطی که تحلیل محتواست به ویژه توصیف و تحلیل نظاممند از محتوای عملکرد رسانهها پرداخته شده است.