سیصد چهار صد سال پیش یك داستانی به دنیا آمد به نام عزیز و نگار. خودش پا در آورد، از این دهان به آن دهان و از این روستا به آن روستا سفر كرد و عزیز و نگار این طوری بزرگ شدند.
این خاموشی همیشه با مرگ همراه نیست؛ گاهی به شکل فراموشی، فاصله گرفتن، یا حتی انزواست. روایتها حول رابطهی آدمها با گذشته، با سنتها، با طبیعت و با چیزی نادیدنی شکل میگیرند.