این کتاب خیره کننده از مارکز به ماجرای ربوده شدن ده زن و مرد کلمبیایی (که به جز یک نفر، همه روزنامه نگار بودند) توسط بزرگترین قاچاقچی مواد مخدر، پابلو اسکوبار در سال 1990 می پردازد.

این کتاب خیره کننده از مارکز به ماجرای ربوده شدن ده زن و مرد کلمبیایی (که به جز یک نفر، همه روزنامه نگار بودند) توسط بزرگترین قاچاقچی مواد مخدر، پابلو اسکوبار در سال 1990 می پردازد.

در شهری بسیار گرم و سوزان واقع در آمریکای جنوبی، شخصی ناشناس در دل تاریکی شب شروع به چسباندن پوسترهایی تفرقه انگیز و جنگ طلبانه به در و دیوار می کند.

این کتاب مجموعه پراکنده‌ای از نوشته‌ها، خاطرات و مقالات گابریل گارسیا مارکز است.

در خروجی متحرک گشوده شد. در آن ساعت از روز، در آن سلعت از روز هيچ کس به رستوران خوزه نمی‌آمد...

(داستان های کلمبیایی،قرن 20م)

مردی مغروق در شمایل زیباترین مردی که زمین و دریا به خودش دیده و زنی روستایی هم‌چون الهه‌ای باستانی، هر مضمون و موضوعی را به یگانه‌ترین قصه‌ای تبدیل می‌کرد که تا کنون نوشته شده‌است.