"چارلی مک گافین" راز بزرگی دارد او می تواند حیوان بشود. همه جور حیوانی: شپش، کبوتر، حتی کرگدن. مشکل اینجاست که چارلی وقتی مرغ می شود که نگران باشد، و حالا چارلی کلی نگرانی دارد: برادرش.
فیت و خانوادهاش به جزیرهای دورافتاده نقلمکان ميکنند. کمی بعد پدر فیت در یک حادثهی مشکوک جانش را از دست میدهد. فیت دفتر خاطرات پدر را پیدا میکند و متوجه میشود درختی وجود دارد که در ازای دروغ، حقایق و رازها را فاش ميکند...