روایتی از شر که باعثِ دگردیسی آدمها شده است. رمان داستان مردی است که در جستوجوی گذشتهی دورش به سالهای کودکیاش بازمیگردد و درک زنی که کنار خیابان در هامبورگ سوسیسی ارزانقیمت و ابداعی میفروخت که مشهور شد به سوسیس با سُس کاری. یک غذای ساده که نمادِ جنگ بوده و نشانهای برای او و همنسلانش. او در این سفرِ زمانی از مرگها، عشقها، یهودیانِ ترسخورده، نازیها و دستِآخر زمانی ازدسترفته میگوید که درش بوی این خوراک میپیچد و حافظه را جان میبخشد تا مخاطب نتواند دست از رمان بکشد...