نه، منظورم این نیست که ناصادق باشید. منظورم این است که درستی، صداقت، خلوص و داشتن بهترین علایق برای مشتری، ابزار نادرستی برای ایجاد حسن تفاهم است. این ها برای این منظور، فایده ای ندارند. ثابت کنم؟ به آخرین فردی که حرف هایتان را باور نکرد فکر کنید. آیا با او صادق بودید؟ بله. آیا با او درستی کردید؟ بله. آیا با او خلوص داشتید؟ بله. آیا آرزوی سعادت او را در قلب تان داشتید؟ بله. و... ولی او شما را باور نکرد! بله، شما آنجا بودید. خودتان تجربه اش کردید؛ و کاری صورت نگرفت. این چهار مورد، ابزار درستی برای ایجاد حسن تفاهم نیستند. در واقع، آن ها اصلا ضرورتی ندارند. ثابت کنم؟ به یک متقلب فکر کنید. آیا یک متقلب، صداقت دارد؟ خیر. آیا یک متقلب، درستی دارد؟ خیر. آیا یک متقلب، خلوص دارد؟ خیر. آیا یک متقلب، آرزوی سعادت مشتری را در قلبش دارد؟ خیر. با این حال... افراد متقلب، مردمان سخت کوش را وا می دارند حاصل دست رنج شان را به آن ها بدهند، در حسن تفاهم و رضایت کامل؛ در مدت 15 ثانیه