فراخواندن ابنِ عربی، از این روست که شاید بتوان در تجربههای او چیزهایی یافت که بتواند الهامبخش پاسخهایی باشد برای دشواریهایی که در جهان امروز با آن روبهرو هستیم.تجربهی معنوی-عرفانی، خاستگاه و سرچشمهی تجربههای هنری ــ موسیقی، ادبیات و دیگر هنرهاــ نیز هست و از اینروی، چارچوبهای است که هم دین و هم هنر را در خود دارد. و همینهاست راز اهمیت فراخواندن و به صحنه آوردن ابن عربی در همهی جهان امروز؛ چنانکه در جهان اسلام نیز، به دلیل سلطه و سیطرهی پارهای از رویکردها و دیدگاهها و اندیشههای سلفی در سیسالهی پایانی سدهی بیستم، به صحنه آوردن ابن عربی و بازگرداندن دوبارهی او از حاشیه به متن، هیچ اهمیت کمتری ندارد. از سوی دیگر، اندیشهی ابن عربی، چهرهی دیگری از معنویت اسلام و مفهوم جهاد که سخت آن را زشت و تحریف شده فرانمودهاند پیش روی خوانندهی غیر مسلمان مینهد.اهمیت اندیشهی ابن عربی از اینروست که پختگی و پروردگی اندیشهی اسلامی را در حوزههای گوناگون فقه، الهیات، فلسفه، تصوّف، تفسیر قرآن، علوم حدیث، علوم بلاغت، لغت و… به نمایش میگذارد. از این دیدگاه، بررسی و پژوهش [آموزهها و اندیشههای] او، چشماندازی از اندیشهی اسلامی در سدههای ششم و هفتم هجری (یازده و دوازده میلادی) را پیش چشم میگذارد؛ و از دیدگاهی دیگر، شیخِ اکبر محییالدین ابن عربی، پل پیوند و همزهی وصلی است میان میراث جهانی و میراث اسلامی. و از این دیدگاه، میراث ابن عربی نموداری است از پیوند زنده و خلاق با میراث جهانی روزگار او ــ چه فرهنگ دینی مسیحی و یهودی و چه فرهنگ فکری و فلسفی. نشان این پیوند، شیفتگیای است که او در بهرهگیری از اصطلاحات گوناگون برای بیان مفهومی یگانه از خود نشان میدهد. البته اهمیت ابن عربی به عنوان پل و پیوند، تنها همین نیست که او میراث انسانی روزگار خویش را بهخوبی میشناخته و آنها را در پیریزی و بهپاسازی کاخ برافراشتهی فکری و فلسفی خویش به کار گرفته است، که افزون بر این، به همین اندازه در بازسازی میراث انسانی، از راه اثرگذاری کارا و خلاقش در آن، نقش داشته است.