كارلوس فوئنتس يكی از برجستهترين نويسندگان امروز امريكای لاتين است و پوست انداختن از آثار مهم او به شمار میرود. در اين رمان دو لايه را میتوان تشخيص داد. لايهی نخستِ اين رمان تحليل و بازنمايی چهار شخصيت داستان است كه در حال سفر هستند. در حين صحبتهاي آنها چهرهی امروزی آنها را بازمیشناسيم و با بازگشت به گذشته چهرهی پيشين آنها را میشناسيم. اما در فصل پايانی كتاب در طی يك محاكمه، چهرههايی از شخصيتهای رمان ارائه میدهد كه كاملا ناشناخته است. شخصيتهای رمان سيال و متغيرند؛ مكانها نيز در طول روايت جا عوض میكنند و همه چيز حتی خود رمان و راوی هم مدام در حال پوست انداختن هستند. پوست انداختن رمان حادثه نيست، رمان تفكر است. خواننده با گزينههای مختلف روبهرو میشود و اين مستلزم مشاركت و دقت اوست. فوئنتس در اين رمان، علاوه بر كاوش در روان انسانها، سيری شگفت در تاريخ و فرهنگ غرب دارد.