اتفاقات عجیب در اداره ی جان گیری کم نمی افتد. باور کنید زیاد هم هست. حکمت است دیگر. در بورکینافاسو که بودم یک روز باید دختربچه ای را به خاطر فقر غذایی می کشتم. دستور که آمد وا رفتم، همان جا استعفایم را نوشتم، اما گفتند تو برای تبعید آمده ای نه به میل خودت که حالا بخواهی استعفا دهی