نزد حکما، عرفان هم مثل علم درجات دارد و نهایت آن کمال علم است. صوفیه علم رسمی را، مودی به کشف حقیقت نمیدانند و در بیان تفاوت علم و عرفان میگویند، علم فقط نشان حقیقت را میدهد، در صورتی که عرفان حقیقت را به معاینه میبیند و درک میکند. در زبان فارسی شاهکارهایی در ادبیات عرفانی وجود دارد که از آن جمله میتوان به تذکره الاولیاء شیخ فرید الدین عطار نیشابوری، اشعار مولانا در مثنوی معنوی، اشعار حافظ، سعدی و... اشاره کرد. در کتاب حاضر پارهای از ادبیات عرفانی فارسی، نقد و تحلیل شده و به صورت مجموعه مقالات تنظیم شده است. نویسنده در این کتاب کوشیده است تا ضمن معرفی و شناساندن یکی از آثار ادبیات عرفانی فارسی یا یکی از شخصیتهای برجستهی تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، به بررسی و تحلیل برخی از اصول اعتقادی و آداب و رسوم مهم صوفیان نیز بپردازد و تاثیر اصول و مبانی تصوف را در ادبیات فارسی نشان دهد.