گفت: “آمادهای؟ پس خداحافظیهایت را بکن.”
طوری لباس پوشیده بودم که انگار میخواستم بروم مجلس رقص ـــدامن صاف سیاهی که تا سر زانوهایم بود، با بلوز زیبای قرمزی که کلی دکمهی کوچک داشت و کفش پاشنهبلند. دو پلیس همراهیام کردند و سایرین، طبق دستورات فرمانده، در آپارتمان ماندند تا آنجا را بگردند. هنگام پایینآمدن از پلهها دستم را به نرده گرفتم و یکی از پلیسها جوری به من نزدیک شد که خودم را چسباندم به دیوار. احساس کردم یکی از جاسوسان فیلمهای کارآگاهی هستم که دارند میبرندش؛ موقعیت خیلی دراماتیکی بود.
اداره کل اردوگاههای کار و اصلاح یا مخفف گولاگ نام نهادی بود که اردوگاههای کار اجباری در نواحی دور افتاده اتحاد جماهیر شوروی از قبیل مناطق سردسیر و یخبندان سیبری و استپهای قزاقستان، بیابانهای ترکمنستان را در زمان حکومت ژوزف استالین اداره میکرد. محکومین سیاسی که حدود یک دهم شهروندان شوروی شامل محکومین عادی و سیاسیون در اردوگاههای کار اجباری به سر بردند، در زمان استالین سه چهارم افسران و همهٔ کمونیستهای قدیمی و یاران لنین بجز خود استالین محاکمه و به جرم خیانت اعدام شدند یا با یک درجه تخفیف محکوم به کار اجباری در گولاگ شدند در ضمن تمام افراد خانواده محکومین به جرم خیانت زندانی میشدند، حتی کودکان و سالخوردگان را نیز شامل میشد. بسیاری از زندانیان از سرما، گرسنگی و خستگی جان باختند.