شوربختی شبانههای در سایه حامیان مسافر یا خانه به دوش یا هر چه بخوانیش در دفاتر شاعران قدیم با سری گنده در تابش بی رونق شمع که آی آدم ها! که در ساحل کشتی شکستگان بادی وزد بادی وزان از سر دیوی که ایستاده در سمت سوسوی خاموشی افقی...