ماجرای مرگ و دختر جوان در کشوری بینام میگذرد. پائولینا سالاس در رژیم دیکتاتوری قبلی زندانی سیاسی بود. بازجویان و شکنجهگران زندان، تحت هدایت یک دکتر سادیستی، به او تجاوز جنسی میکردند. پائولینا هرگز صورت او را ندیده بود. حالا، پس از سقوط رژیم دیکتاتوری، پائولینا به مردی برمیخورد که احتمالاً همان دکترِ شکنجهگر است. پائولینا تصمیم میگیرد شخصاً دکتر میراندا را محاکمه کند و این در حالی است که همسرش از سوی رئیس جمهور به عنوان یکی از اعضای کمیتهای انتخاب شده است که رسیدگی به موارد نقض حقوق بشر در رژیم گذشته را به عهده گرفته است. مرگ و دختر جوان در سال ۱۹۹۲ برندهی جایزهی لارنس اولیویه شد.
رومن پولانسکی نیز فیلمی براساس این نمایشنامه ساخته است. بخشی از یادداشت مجموعهی تئاتر و تاریخ: شاید این دستهبندی جزو دستهبندیهای مرسوم در ادبیات نمایشی نباشد، اما در پس آن چندین هدف نهفته است. اول اینکه بدینواسطه ممکن است طیف گستردهتری از مخاطبان معمول ادبیات، خاصه علاقهمندان به تاریخ جذب این مجموعه شوند و به تاریخ، اینبار از منظری دراماتیک، بنگرند. دوم اینکه فرصتی به علاقهمندان به ادبیات نمایشی فراهم آید تا، ضمن خواندن یک نمایشنامه، آشنایی بیشتری با تاریخ حاصل کنند. هدف سوم، که شاید کمی بلندپروازانه به نظر آید، آشتی دادن تاریخ و ادبیات است و این کمابیش از عنوان مجموعه هم پیداست. متأسفانه در کشور ما، علاقهمندان به ادبیات میانهی چندانی با تاریخ ندارند و خوانندگان حرفهای تاریخ هم کمتر به سراغ ادبیات میروند.