البته این مدت در تاریخ ادبیات، دوران کوتاهی نیست، به خصوص که دورهی مورد نظر به دلیل تغییر و تحولات چشمگیر در حوزهی جامعه، فرهنگ و ادبیات از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر به شمار میآید. در همین سالهاست که تاثیر برخورد مظاهر تجدد غرب با جامعهی سنتی به شکل بحرانی فراگیر در سیاست و فرهنگ و ادبیات ایران بروز مییابد؛ بحرانی که به صعود طبقهی متوسط و ظهور روشنفکرانی میانجامد که اندیشههایی اصلاحطلبانه دارند و برای بیان مقصود خود از شکلهای تازهی ادبی نظیرگزارشهای روزنامهای، رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه استفاده میکنند. به واقع جامعه در مسیر بیداری ملی، میکوشد با بهرهگیری از این شکلها، وضع خود را روشن کند و احتمالا پاسخی برای سئوالهای متعددش بیابد.