سرگیجهگرفتنِ حاصل از حملهی بیامان پرسشهای بیپاسخ در مورد چیستی و هدف زندگیهایمان بدل به بخشی جداییناپذیر از تجربهی روزمرهی ما شده است. ما در حالی رویاروی امواج کوبندهی بیمعنایی و پوچی ایستادهایم که هر دم پاهای خود را برای مقاومت کردن سستتر از قبل مییابیم. عکاسی در پساآرمانشهر تلاشی است برای اینکه از دریچهی دوربین دو هنرمند بزرگ تاریخ عکاسی،
رابرت فرانک و
دایان آربوس، تاریخ سالیانی را از نظر بگذرانیم که بخش بزرگی از سرگیجههای هرروزهمان برآمده از دگرگونیهای عظیم بهوقوع پیوسته در آن است، دهههای 1950 و 1960 ایالات متحدهی آمریکا. این کتاب در پی آن است تا نشان دهد که چگونه آربوس و فرانک، هر یک جداگانه، همچون فردی ایستاده در ساحلِ دریایی که در آن امواج کوبنده کشتیای را در خود فرو میبلعند، با آگاهی یافتن بر عجز مطلق خود در مقابل فاجعهی پیش رویشان، تسلیم در مقابل این فاجعه را به عنوان تنها گزینهی ممکن پذیرفتند؛ و این چنین عکاسی خود را بدل به ابزاری ساختند برای ثبت صادقانهی وضعیت بشری که با کنار نهادن هرگونه توهم آرمانگرایانهای باید به جهان پساآرمانشهری قدم نهد، به این امید که شاید در دل طوفان دوباره ردی از امید بیابد.