برشی از زندگی سه زن ایرانی، دختر و مادر و مادربزرگ در تهران دهه 80 شمسی. دختر جوان درگیر مسائل و خواستهای نسل خود است. مادربزرگ هنوز غرق در گذشتهای است کمابیش ساخته و پرداختۀ ذهن. راوی قصه آرزو است، زنی میانسال که بین خواستههای مادر و توقعات دختر و آرزوهای خود در جدال است. در ظاهر زنی است محکم که از مردها و دنیای مردانه اطرافش هراسی ندارد و در باطن خواسته و ناخواسته جوابگوی توقات دختر و مادر. وقتی عشق به صورت مردی «بینقص» وارد زندگیاش میشود، مخالفت مادر و دختر و دوست صمیمی به جدال ذهنی آرزو دامن میزند.
عادت میکنیم در فرانسه و ایتالیا و گرجستان ترجمه و منتشر شده است. چراغها را من خاموش میکنم تاکنون به زبانهای آلمانی، ترکی، یونانی، فرانسوی، انگلیسی، چینی و نروژی ترجمه و منتشر شده است. مثل همۀ عصرها به زبانهای فرانسه و گرجی و طعم گس خرمالو نیز به زبانهای فرانسه و اسلوونیایی و گرجی ترجمه و منتشر شده است.
انتشار همۀ این ترجمهها براساس عقد قرارداد رسمی کپی رایت میان زویا پیرزاد، نشر مرکز و ناشران خارجی انجام شده است.