گاهی برای بازسازی خطوط چهرهات در ذهن ناچار میشوم تمرکز کنم. هرگز تصور این یکی را نمیکردم. برای اینکه به تمام جزئیات دست پیدا کنم. برای تجسم نگاهت باید صحنۀ بسیار خاصی را جلوی نظر بیاورم. اینها را راجع به چشمهایت نمیگویم که شدتِ مخمل سیاهشان را از برم، راجع به نگاهت میگویم. باید تمرکز کنم و آن لحظهای را که با ذهن عکاسی کرده بودم، ظاهر کنم. یادم هست آن لحظه به خود گفته بودم: «برای روز مبادا».
گمانم همه این کار را میکنند. ثبت یک تصویر، برای روز مبادا.