شاه عاشق، کنیزک غافل، طبیب شافی، و زرگر عاجز چهار جاذبۀ زندگی انسانیاند که در داستان نخست مثنوی مولانا به تصویر کشیده شدهاند. چهار شخصیت بارز و شاخص که هریک بازی زندگی را به سویی و کویی میبرند. اما همه این شخصیتها بر مدار یک چیز میچرخند و آن مِهر است. در کتاب حاضر این چهار شخصیت بههمراه یک مرد مدرن حرکت آدمها در جادۀ مهرورزی را به نمایش میگذارند و نقد حال همۀ آدمها میکنند.
از جهان عین تا جهان ذهن و تمایز و ارتباط آنها با یکدیگر، از مراد و آداب مهرورزی تا معنای تقدیر و تسلیم و تکلیف، از فرایند کاوش مدرن ناهشیاری آدمها تا کامروایی دل و نفس آدمها در جهانی اسطورهای در جهت شفا و هلاک، همگی بر محور این پنج شخصیت پرداخته و پیموده شدهاند. زندگی ما به دست کدامیک در حال چرخش و جهش است؟