به واقعیت بازمی گردیم _ شاید بپرسید که چه قدر احتمال دارد چنان انجمنی از بیرون رانده ها بدون دفتر و دستک، جلسه، رهبر یا هر سلسله مراتبی، حتا بدون برگه ای برای پر کردن یا استخدام یک منشی، بتواند اصلا به وجود آید، چه رسد به این که هدفی را تحقق بخشد؟ به راستی هم اگر انجمن بیرون رانده ها فقط در حد حبابی از واژه ها باشد، تجلیلی زیرجلکی از جنس یا طبقه ی خود که مانند بسیاری از این گونه تجلیل ها تنها به این کار می آیند که نویسنده را تسکین دهند، گناه را به گردن چیز دیگری بیندازند و بعد هم بترکند، پس حتا نوشتن همین تعریف سرسری نیز اتلاف وقت بوده است. اما خوشبختانه مدلی هست که طرح بالا از آن الگو گرفته است، البته دزدکی، چون این مدل خلاف مدل هایی که آرام می نشینند تا از آن ها نقاشی شود، جاخالی می دهد و ناپدید می شود...