کتاب سرخ و سیاه را استاندال نوشته است. این کتاب را عبدالله توکل به فارسی ترجمه کرده است.
استاندال نام مستعار ماری ـ هنری بیل است. او در دوران فعالیت ادبی خود از اسامی مستعار بسیاری استفاده کرد؛ اما بیشتر با نام استاندال شناخته میشود. استاندال نویسندهی فرانسویتبار قرن نوزدهم است که از پیشوایان مکتب رئالیسم بود. او کودکی غمانگیزی را سپری کرد. مادرش را در هفتسالگی از دست داد و پدرش او را بهتنهایی بزرگ کرد. او همیشه از زندگی با پدرش ناراضی بود. عقیده داشت پدرش خلاقیت ندارد، از قوهی تخیل بویی نبرده است و نمیتواند درکش کند. استاندال اکثر رمانهایش را در ژانر روانشناسی نوشت. امیل زولا باور داشت که توانایی استاندال همسطح یک روانشناس است. نیچه، فیلسوف آلمانی، از استاندال با عنوان «آخرین روانشناس بزرگ فرانسه» یاد میکرد. استاندال در سالهای آخر عمرش به بیماری سختی مبتلا شد. او در این دوران معروفترین آثار خود را نوشت.
کتاب سرخ و سیاه شناختهشدهترین رمان استاندال است. این کتاب در سال 1830 منتشر شده است. استاندال این کتاب روانشناختی را در دو جلد نوشت. او در نوشتن این رمان دو هدف را دنبال میکرد. اولین هدف به تصویر کشیدن یک شخصیت رمانتیک به کمک رویکرد روانشناختی بود و بررسی کنایهآمیز فرهنگ طبقاتی فرانسه در دوران بازگشت بوربونها به سلطنت فرانسه هدف دوم بود. این کتاب در لیست برترین کتابهای تاریخ انجمن نروژ قرار دارد. چندین فیلم هم از این اثر اقتباس شده است.
داستان این رمان زندگی جولین سورل را دنبال میکند. او دانشجوی علوم مذهبی است و ناپلئون را تحسین میکند. اتفاقاتی در زندگی جولین میافتد و او را به این باور میرساند که راز موفقیت در مکارتر، جاهطلبتر و فرصتطلبتر بودن از سایرین است. او سعی میکند از این روش استفاده کند و خود را به طبقهی اجتماعی بالاتری ببرد.